ماهنامه «نماینده»؛ بیژن عبدی /* با نگاهی به سوابق هدفمندی یارانهها با کموکاستیها و ضعفهای فراوان آن مواجه میشویم. مطالعه اهداف اجرای قانون هدفمندی یارانهها بیانگر عدم توفیق دولتهای مختلف در اجرای هدفمندی یارانههاست. دولت دهم به ریاست «محمود احمدینژاد» با دنبال کردن طرح هدفمندی یارانهها و تشویق همگان به پذیرفتن و توجه به مزایای آن اهدافی را بیان کرد که اعداد و ارقام بالای آن نه تنها موجب تعجب بلکه وحشت مردم و کارشناسان از نحوه مصرف حاملهای انرژی بود. دولت احمدینژاد آن زمان اعلام کرد که چیزی در حدود ۱۰۰ میلیارد دلار(با دلار هزار تومانی) به مصرف حاملهای انرژی مصرفی مردم اختصاص داده میشود که بیانگر مصرف غیر بهینه و خارج از استانداردهای بینالمللی در کشور بود. لذا مصرف انرژی در منازل و خودروها بحث مهمی بود که باید به سمت بهینه شدن سوق داده میشد. برای همین بود که دولت با مطرح کردن چنین ارقامی از موضوعی به نام قیمتهای واقعی و غیر واقعی حاملهای انرژی یا همان اصلاح نسبی قیمتها پرده برداری کرد. اگرچه بهرغم گذشت چیزی حدود ۷ سال حداقل بنده هنوز هم متوجه منظور دولت در قیمتهای واقعی و غیر واقعی حاملهای انرژی و تطبیق آن با نرخهای بینالمللی نشده و نمیشوم.
* دولتها در حالی بر روی قیمتهای بینالمللی و ناچیز بودن قیمت حاملهای انرژی در ایران مانور میدهند که به واقعیتهای علمی آن و میزان محاسبه دستمزدهای بینالمللی کمترین توجهی ندارند، ازاینرو میتوان گفت مطرح کردن چنین موضوعاتی بیش از آنکه بیان کننده یک واقعیت باشد، چیزی بیشتر از فریب مردم نیست. اینکه قیمت حاملهای انرژی به صورت مدام و بدون کوچکترین توجه به درآمد مردم افزایش یابد از ویژگی مدیران ایرانی است که کمترین اعتنایی به مقوله درآمد و سبد هزینه خانواده ندارند.
* دولت دهم در سال ۸۹ و بعد از آن که مدعی بود در صورت افزایش قیمت حاملهای انرژی فرهنگ مصرف در کشور نهادینه شده و واردات بنزین کاهش یافته یا حتی پایان مییابد؛ بهبود تکنولوژی و افزایش کیفیت خودروها از جمله اهداف مطرح شده از سوی دولت بود. اما با مروری بر ادعاها و مبانی مطرح شده و رصد عملکرد و تأثیرگذاری افزایش قیمت حاملهای انرژی، نتیجه به دست آمده بهخوبی مشهود است. از موارد چالشی دولت عدم تحمیل فشار مضاعف بر خانوادههای متوسط به پایین بود که ازاینرو دولت وقت پیشنهاد داد تا بخشی از پول حاملهای انرژی با این توجیه که یارانه مشترکین پر مصرف خرج مصرف حاملهای انرژی و سایر مردم به امور دیگر اختصاص مییابد به صورت مستقیم به مردم پرداخت شود. بنده در حال حاضر و با توجه به لایحه بودجه سال ۹۷ با اینکه این تصمیم تا چه حد صحیح یا غلط بود کاری ندارم چرا که نیازمند بحث و وجود فرصت مبسوطی است اما مهمترین موضوع مبلغی بود که باید به مردم پرداخت میشد که در نهایت ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان به تصویب رسید.
* دولت حسن روحانی در سالهای گذشته تأمین این مبلغ را وابسته به برداشت از بودجه یا استقراض از بانک مرکزی دانسته است حال با توضیحات ارائه شده دولت باید به این سؤال پاسخ دهد که دستاورد این طرح چه بوده است؟ در بیش از ۶ سالی که از اجرای طرح هدفمندی یارانهها میگذرد دولتها:
تا چه حدی تکنولوژی کشور را بهروز کرده و موجب تقویت تولید تکنولوژی داخلی شدهاند؟
تا چه حد تولید خودروهای داخلی اقتصادی و نزدیک به کیفیتهای جهانی شده است؟
تا چه حد در مصرف بنزین و حاملهای انرژی صرفهجویی صورت گرفته است؟
واردات مجدد بنزین و حذف کارت سوخت، نشانه چیست؟
و دهها سؤال دیگر، سؤالاتی است که در پاسخ به آنها باید گفت دستاورد هدفمندی یارانهها در طول ۶ سال گذشته تقریباً هیچ بوده و تنها دستاورد منفی آن افزایش قیمت زنجیرهای کالاهای اساسی و مصرفی مردم و افزایش هزینههای تولید بوده است. این افزایش در بسیاری از صنایع مبتنی بر انرژی همچون فولاد و مس که تولید آنها نیازمند انرژی بالایی است، به شدت دیده میشود. اجرای طرح هدفمندی یارانهها در بخش مسکن منجر به افزایش قیمت چند برابری تیرآهن و لوازم ساختوساز مسکن شد و تنها بارقه امید در میان این همه گرانی دریافت یارانههایی بود که با افزودن مبلغی به آن در نهایت میتوان هزینههای آب، برق و گاز یارانه بگیران را پرداخت کرد.
* دولت یازدهم از بدو روی کار آمدن خود در سال ۹۲ بیتوجه به مسائل عنوان شده و افزایش گاهاً ۱۰۰ برابری در قیمت برخی از کالاها و خدمات همواره بر این نکته تأکید داشته است که پرداخت یارانه به مردم نوعی گدا پروری است! حال باید از دولت بپرسیم:
آیا افزایش قیمت حاملهای انرژی بدون توجه به تورم، گرانی روز افزون، درآمدهای حداقلی مردم، بیکاری و رکود، گداپروری دولت نیست؟
آیا افزایش قیمت توسط دولت اعیان پروری است؟
دولتها باید به مردم توضیح دهند که چگونه هزینههای یارانه نتوانست به پیشرفت و تقویت تکنولوژی منجر شود؟
چرا قیمت مسکن افزایش یافت و چرا پالایشگاهها تکمیل نشد تا امروز بعد از گذشت بیش از ۶ سال از اجرای قانون هدفمندی نیازی به واردات بنزین نداشته باشیم؟
اگر هدفمندی یارانه منجر به تقویت و افزایش اشتغال میشد چرا بیکاری و رکود در کشور بیداد میکند؟
با نیم نگاهی به وضعیت اقتصادی کشور درمییابیم که هیچ یک از ادعاهای مطرح شده و بهعبارتی هیچ یک از اهداف یاد شده، محقق نشده است.
اقتصاددان
نظر شما